تحولات منطقه

دهه اول محرم و روزهای پس از آن، فرصتی بود تا در آن زائران حرم مطهر رضوی در صحن و حرم حضرت ثامن الائمه(ع) که رنگ عزا به خود گرفته و سیاه‌پوش و عزادار جد بزرگواری شان بود، در ساعات مختلف روز و شب و در صحن‌ها و رواق‌های مختلف در روضه سیدالشهدا(ع) شرکت کنند.

رواق امام خمینی(ره) از ابتدای محرم تا شهادت امام سجاد(ع)روزانه میزبان چهار مجلس روضه بود/ عزاداری‌ها قبول
زمان مطالعه: ۴ دقیقه

دهه اول محرم و روزهای پس از آن، فرصتی بود تا در آن زائران حرم مطهر رضوی در صحن و حرم حضرت ثامن الائمه(ع) که رنگ عزا به خود گرفته و سیاه‌پوش و عزادار جد بزرگواری شان بود، در ساعات مختلف روز و شب و  در صحن‌ها و رواق‌های مختلف در روضه سیدالشهدا(ع)  شرکت کنند و اینگونه ثواب زیارت را با ثواب شرکت در روضه سیدالشهدا(ع) پیوند بزنند. در سالروز شهادت امام سجاد(ع) در آخرین روز از این سلسله برنامه‌ها به رواق امام خمینی(ع) می‌روم تا در یکی از این مراسم‌های عزاداری شرکت کنم.

نوحه‌خوان عزای حسین

در گوشه و کنار رواق نمادها و پرچم‌های محرم به چشم می‌خورد. در جلوی صحن جایگاهی برای برگزاری مراسمات مختلف وجود دارد که از ابتدای محرم متناسب با این ماه آراسته شده است. از روزهای آغازین دهه تا امروز  طبق برنامه اعلام شده از طرف آستان قدس رضوی هر روز در چهار نوبت صبح، ظهر، عصر و شب مراسم عزاداری در این رواق برپا بود.

زائران و مجاوران هم در دسته‌های مختلف به صورت پراکنده در این رواق نشسته و مشغول زیارت هستند. بعضی‌ها هم به نماز ایستاده‌اند و بعضی هم در انتظار شروع مراسم مشغول صحبت با هم هستند.

در گوشه‌ دیگری از صحن عده‌ای نوجوان کنار هم گعده‌ای را تشکیل داده‌اند و دعایی می‌خوانند. کمی به آن‌ها نزدیک می‌شوم. یکی از آن‌ها زیارت وارث را برای دیگران می‌خواند و آن‌ها هم زیر لب با او همراهی می‌کنند. خواندن زیارت‌شان که تمام می‌شود، نوجوان دیگری نوحه خوان عزای حسین می‌شود و شروع به مداحی می‌کند. سینه‌زنی‌شان ادامه دارد تا اینکه صدای مجری خبر از آغاز مراسم می‌دهد.

اللهم ارزقنا زیارت الحسین

مداح خواندن زیارت عاشورا را با صدای آرامی شروع می‌کند. زائران و مجاورانی که حضور دارند با شنیدن اولین فرازها، یکی یکی از جایشان بلند می‌شوند و در قفسه‌ها دنبال مفاتیح می‌گردند تا با این نوای معنوی همراه شوند. زیارت که به عبارت ش«یا اباعبدالله(ع)» می‌رسد، همه جمعیت حاضر در صحن با او همراه می‌شوند و یک صدا این نوا را بر لب جاری می‌سازنند.

زیارت به دعای سجده رسیده است و در این فراز آخر مداح از مردم می‌خواهد که دل‌هایشان را روانه کربلا کنند. او به نیابت از زائران از امام حسین(ع) می‌خواهد که زیارت کربلا را تا محرم سال آینده نصیب و روزی‌شان کند. با صدای بلند می‌گوید: «اللهم ارزقنا زیارت الحسین» همه حاضران با صدای بلند آمین می‌گویند.

بحق الحسین

مداح مرثیه‌ای را در وصف اسرا و صبر  حضرت زینب(س) می‌خواند. بانویی که هر چه دارد را در راه دین تقدیم کرده است و با دلی داغدار پیام رسان شهدای واقعه‌ای عظیم کربلاست. وقتی این جمله از زبانش می‌گذرد که «مادران شهدا حال دل حضرت زینب را می‌فهمند... » حاج خانم مسنی که کنارم نشسته بغض می‌شکند و گریه‌های آرامش به فغانی بلند تبدیل می‌شود. انگار داغ دلش دوباره تازه شده باشد. شاید مادر شهیدی باشد که با شنیدن این جمله یاد پسرش افتاده باشد. شاید هم مادری باشد که داغ جوانی بر دل دارد، خدا می‌داند.

زیر پرچمی منقش به نام امام‌حسین(ع)، کنار دیوار مردی ایستاده و به پهنای صورت اشک می‌ریزد. دست‌هایش را به آسمان بلند کرده و از خدا ملتمسانه حاجتش را می‌خواهد. البته این حال خیلی از حاضران در این مراسم است. دل‌های همه آنان امروز در این عزا غمگین و نالان است. آن‌ها هم در دل‌شان حاجتی دارند که امام حسین(ع) و یارانش را واسطه حاجت‌شان از خدا می‌کنند. شاید دعای همگی‌شان اینطور شروع شود: «الهی بحق الحسین... »

روضه‌ای به قدمت صحن امام

در حین گفت‌وگو سخنرانی واعظ مراسم، با خانمی که کنارم نشسته وارد گفت‌وگو می‌شوم. سنش زیاد است و روزهایی را از این مکان به یاد دارد که هم‌سن و سال‌های من هنوز حتی به دنیا نیامده‌ بودیم. لبخندی به من می‌زند و می‌پرسد چند سال داری دخترم؟ بعد شروع به صحبت می‌کند: " خیلی سال پیش اسم اینجا رواق نبود. صحن امام بود. کم‌کم حرم که بزرگتر شد برای اینجا سقف زدند و اسمش رواق شد. من هم‌سن شما که بودم هرموقع برای زیارت می‌آمدیم با مادر خدابیامرزم در این صحن می‌نشستیم. از خیلی قدیم‌ها دهه اول محرم اینجا مراسم بود. من هنوز هم هرسال دهه اول محرم به نیت مادرم برای روضه و زیارت به اینجا می‌آیم.  خدارا شکر امسال تا پایان دهه زنده ماندنم و توانستم در روضه امام حسین و اودلادش شرکت کنم»

مداح  در وصف شهدای عاشورا و دلیری‌هایشان ذکر مصیبت می‌کند و از جمعیت می‌خواهد که نزدیک‌تر شوند و با او همراهی کنند. تعدادی از زنان و مردان از جا برمی‌خیزند و به عشق سیدالشدا(ع) ایستاده سینه‌زنی می‌کنند. سینه‌زنی با شور عاشقانه‌ای سنگین و با وقار ادامه دارد تا اینکه مراسم با نوای صلواتی بر محمد و آل محمد به پایان می‌رسد. مجری از زائران می‌خواهد تا برای برپایی نماز آماده شوند. پیرزن اشک های صورتش را پاک می‌کند و با من دست می‎دهد و می‌گوید:«عزاداریت قبول» . دوست ندارم دستش را رها کنم. دست پیر و رنج کشیده ای که برای عزای حسین (ع) به سینه کوبیده و هنوز از اشک نم‌دار است. انگار حالم را فهمیده باشد، لبخند می زند و می گوید کمکش کنم تا بلند شود و با هم آماده نماز شویم. قبل از اینکه نمازش را ببند می‌گوید: « برایم دعا کن. کی می داند سال دیگر محرم زنده باشیم یا نه، من هم برای تو دعا می‌کنم تا روضه اباعبدالله هر سال روزیت شود.»  

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.